مدیریت پیمان "Management Contracting"، توافقی است که در آن صاحبان یک پروژه اعم از کارفرما یا پیمانکار، یک شرکت یا یک شخص را جهت مدیریت اجرای پروژه تعیین میکنند. بنابراین مدیر پیمان مطابق قراداد موظف است جهت انجام هماهنگی های لازم و نظارت بر اجرای پروژه، اقدام به تعیین روش های اجرای پروژه و چارت سازمانی بنماید، برنامه زمانبندی کلی و جزئی پروژه را ارائه میدهد، نطارت و کنترل عملکرد پیمانکاران جزء و بررسی روند اجرای پروژه و پیشرفت آن را به عهده دارد.
مدیریت پیمان "Management Contracting"، توافقی است که در آن صاحبان یک پروژه اعم از کارفرما یا پیمانکار، یک شرکت یا یک شخص را جهت مدیریت اجرای پروژه تعیین می کنند. بنابراین مدیر پیمان مطابق قراداد موظف است جهت انجام هماهنگیهای لازم و نظارت بر اجرای پروژه، اقدام به تعیین روشهای اجرای پروژه و چارت سازمانی بنماید، برنامه زمانبندی کلی و جزئی پروژه را ارائه می دهد، نطارت و کنترل عملکرد پیمانکاران جزء و بررسی روند اجرای پروژه و پیشرفت آن را به عهده دارد.
استفاده از مدیریت پیمان یا MC مزایای متعددی را در اجرای پروژه های مهم دارد از جمله: منجر به ایجاد هماهنگی مابین پیمانکاران جزء(ساخت) و رفع مشکلات آنان به لحاظ عدم تداخل کاری میگردد. با ارائه خدمات پشتیبانی به پیمانکاران جزء(ساخت) منجر به تسریع عملیات اجرایی و همچنین پوشش دادن نقاط ضعف آنان میگردد. مدیریت پیمان یا MC مستقیماً در طراحی و اجرا پروژه شرکت نمیکند، بنابر این میتواند فارغ از مسایل مستقیم اجرایی منحصراً به مدیریت، برنامهریزی و کنترل هزینهها بپردازد.
مدیریت پیمان یا MC جزئی از قرداد تحت عنوان کارفرما یا پیمانکار نیست و تمایلات سودجویانه قراردادی ندارد ، تنها هدف مدیر پیمان پیشبرد صحیح و سریع قراداد، جلب رضایت کارفرما و حفظ منافع آن است.
در چارت اداری مهر و میزان بخشی از فعالیت ها به شاخه های مهندسی مرتبط گردیده است. در این بخش فعالیتهای فنی بصورت پشتیبانی از فعالیتهای حقوقی و ارائه موضوعات فنی صورت میپذیرد. در این بخش فعالیت اصلی انعقاد قرارداد بصورت مدیریت پیمان و اجرای آن است. ابعاد پروژه های هدف از بازسازی تا ساخت ساختمانهای تجاری گسترده است.